• وبلاگ : پرواز را به خاطر بسپار
  • يادداشت : شك
  • نظرات : 7 خصوصي ، 60 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    هوا خيلي سرد شده بود ... چوب ها ي خشك جنگلي زير پام صدا ميدادن ... سوزه باد تنمو ميسوزوندو ميلرزوند ... بدون شك امشب هوا طوفانيه ...

    چه جنگل سرد و بي روحيه !

    به كلبه ي جنگلي رسيدم / باورت نميشه خيلي خوشحال شدم / درو باز كردم رفتم تو ! چه كلبه سرد شده بود / اخه اون ديگه خيلي وقت بود اونجا نبود ... ! چقدر بي وفا بود / تا حالا فكر ميكردم من بي وفائي كردمو اونو ترك كردم

    شمع روزهاي شاديمون هنوز روي ميز بود / سرد و خاموش !

    فندكمو از توي جيب پالتوم در اوردمو روشنش كردم ...

    چه نور زيبائي داشت ... تصويرش رو مجسم كردم ... تصوير زيبايش را

    ... پر از اه بود ! تصوير زيبائش كه كنار ساعت شماته دار بزرگي دست به سينه ايستاده و لبخند ميزنه ... !

    به ارامي در قلبم زمزمه كردم بي وفا ! ديگه كلبه ي عشقمون تاريك و سرد شده / اينجا جاي من نيست ... !

    از كلبه خارج شدم ... خواستم بسرعت از او دور شوم / از يادش ولي پايم به چيز سفتي خودو زمين خوردم ...